جدول جو
جدول جو

معنی علی حلوانی - جستجوی لغت در جدول جو

علی حلوانی
(عَ یِ حُ)
ابن محمد بن احمد بن محمد بن محمود مکنّی به ابوالقاسم و مشهور به ابن حلوانی. وی از بغداد به ممالک دیگر سفر کرد و به دیدار برخی از پادشاهان نائل آمد. چند کتاب در علوم مختلف تألیف کرد و او را اشعاری نیز بوده. وی در سال 433 یا 493 هجری قمری درگذشت. (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 144. تاج التراجم ابن قطلوبغا ص 33)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ یِتَ)
ابن محمد برکۀ تطوانی مغربی، مکنّی به ابوالحسن، نحوی بود و در سال 1020 هجری قمری درگذشت. اوراست: 1- شرح صلوات ابن ناصر. 2- شرح مقدمۀ اجرومیه، در نحو. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 764. فهرس دارالکتب المصریه ج 7 ص 43)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ حَ)
ابن حاتم بن احمد یامی (علی الوحید...). وی هشتمین و آخرین تن از بنی حمدان یمن بود. در سال 556 هجری قمری پس از درگذشت پدرش امر حکومت را به دست گرفت و بر صنعاء و حوف و صعده سلطنت کرد. مردی داهی و هوشمند و شجاع و ادیب بود و بسیاری از شاعران مصری به دربار وی رفتند و به مدح او پرداختند که از آن جمله رشید بن زبیر بود. او از پیروان اسماعیلیان بود. و در سال 569 هجری قمری سلسلۀ ایشان به دست ایوبیان منقرض گشت و خود او در سال 597 هجری قمری درگذشت. (از الاعلام زرکلی بنقل از اللطائف السنیه) (از طبقات سلاطین اسلام ص 84). و رجوع به معجم الانساب زامباور ص 183 و 188 شود
مکنّی به ابوالحسن. وی چهارمین تن از امرای حمدانی حلب است که از سال 392 تا 394 هجری قمریحکومت کرد. (از طبقات سلاطین اسلام ص 101). و نیز رجوع به ابوالحسن (علی حمدانی) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن ابی محمد بن ابی سعد بن عبدالله واسطی، مشهور به دیوانی و مکنّی به ابوالحسن، قاری و شاعر بود. در سال 663 هجری قمری متولد شد. و بسال 743 هجری قمری در واسط درگذشت. او راست: 1- ارجوزۀ نظم اللوامع فی الشواذ. 2- روضهالتقریر فی الخلف بین الارشاد و التیسیر که نظم الارشاد قلانسی است. (از معجم المؤلفین بنقل از طبقات القراء ابن جزری ج 1 ص 580. الدررالکامنۀ ابن حجر ج 3 ص 104. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 718. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 594 و 925)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ خَیْ)
ابن یحیی خیوانی صنعانی. وی نابینا بود و در سال 1060 یا 1071 هجری قمری در صنعاء درگذشت. (از معجم المؤلفین بنقل از خلاصهالاثر محیی ج 3 ص 197. ملحق البدرالطالع زباره ص 184)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ شِرْ)
ابن ابراهیم بن محمد زهری شروانی نقشبندی حنفی. ملقب به اکمل الدین. وی صوفی بود و در سال 1118 هجری قمریدر مدینه درگذشت. او راست: 1- اقصی المطالب. 2- جامع المناسک. 3- خلاصهالتواریخ. 4- دلیل الزائرین و أنیس المجاورین فی زیاره سیدالمرسلین. 5- مهمات المعارف الواجبه علی العباد فی أحوال المبداء و المعاد. (از معجم المؤلفین از سلک الدرر ج 3 ص 201. و هدیه العارفین ج 1 ص 764 و ایضاح المکنون ج 1 ص 434 و ج 2 ص 610)
ابن محمد بن علی زهری شروانی مدنی حنفی. وی ادیب بود و در سال 1134 هجری قمری در مدینه متولد شد و در همانجا در سال 1200 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- حاشیه بر دیباجهالدرر. 2- هوامشی بر المختصر. و نیز او را اشعاری است. (از معجم المؤلفین از سلک الدرر مرادی ج 3 ص 231)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ لِحْ)
ابن مبارک لحیانی. مکنی به ابوالحسن و مشهور به ابن حازم. وی نزد کسائی تحصیل کرد، و ابوعبید قاسم بن سلام نزد او تلمذ کرد. وی پیش از سال 189 هجری قمری میزیست. او راست: کتاب النوادر. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 56 و 74). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 48. معجم الادباء یاقوت ج 14 ص 106. ایضاح المکنون بغدادی ج 2 ص 345. هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 668. انباءالرواه قفطی ج 2 ص 255. المختصر من تاریخ اللغویین و النحویین ص 39. الوافی صفدی ج 12 ص 140. و نیز رجوع به لحیانی در همین لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِحِمْ ما)
ابن محمد بن جعفر کوفی حمانی. نام او در الذریعه به صورت ’علی بن محمد بن جعفر بن محمد بن زید شهید علوی امامی حمانی’ آمده است. وی شاعر بود و در سال 245 هجری قمری درگذشت. او را دیوان شعری است. حمانی منسوب است به ’حمّان’ که محله ای است به کوفه. (از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 499. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 673) (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 266 بنقل از نسمهالسحر فیمن تشیع و شعر ضیاءالدین. عمدهالطالب ص 286. المناقب ابن شهرآشوب. العیون و المحاسن مفید. عیون اخبارالرضای صدوق)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ حِ)
ابن محمد حلابی. محدث بود. (منتهی الارب). عنوان محدث تنها به کسی داده می شد که هم علم و هم تقوای لازم برای نقل حدیث را دارا بود. این افراد با حفظ سنت نبوی، در برابر تحریف ها ایستادند و با نوشتن کتاب های حدیثی معتبر، دین اسلام را به شکل صحیح به نسل های آینده منتقل کردند. آنان نه تنها ناقلان حدیث، بلکه نگهبانان فرهنگ اسلامی بودند که با جدیت در انتقال صحیح معارف اسلامی کوشیدند.
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ حَرْ را)
ابن عبدالرحمان بن شبیب بن حمدان بن شبیب حنبلی حرانی، ملقّب به نورالدین. ادیب بود و در طب نیز اطلاعاتی داشت. وی در سال 747 ه. ق. در قید حیات بود. او راست: جامعالفنون. (از معجم المؤلفین بنقل از الدررالکامنۀ ابن حجر ج 3 ص 59)
ابن عیسی حرانی. او راست: عجائب البحر، که آن را برای المقتدر تألیف کرده است. (از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1126)
لغت نامه دهخدا